.
احترام به همسر
احترام به همسر از عواملى است که در تربیت فرزندان، تأثیر فراوانى دارد. مادرى که در خانه، عزیز باشد و مورد تکریم شوهرش قرار گیرد، با روحى سرشار از عاطفه و آرامش و احساسِ شخصیت، فرزندان را تربیت خواهد نمود. به عکس اگر همسر در خانه مورد آزار و اذیت روحى و جسمى قرار گیرد و شخصیتش در خانه و پیش فرزندان تحقیر شود، بدیهى است که از روان سالمى برخوردار نخواهد بود و در نتیجه، آرامش خود را از دست داده و اضطراب و نگرانىِ او در فرزندان نیز تأثیر خواهد گذاشت.
انسان در دوران زندگى با حوادث و مسائلى رو به رو مىشود که او را نگران و متأثر مىسازد. فردى که احساس کند از طرف دیگران مورد ستم واقع شده، اگر براى رسیدن به حقّ خود تلاش کند و نتواند به آن برسد، دچار نگرانى خواهد شد. حال اگر براى زن یا شوهر چنین مشکلى پیش آید و با حالت تأثر وارد خانه شود، ممکن است گلایه کرده و از همسر انتظار داشته باشد که در این شرایط به او کمک کند و از او دفاع نماید. و در نتیجه، هر گونه تصوّرِ کوتاهى را در این رابطه دور از انتظار مىداند.
همسر در این حالتهاى ویژه، باید سعى کند با مهربانى، احترام و دلجویى چنان رفتار کند که از اندوه و تأثر او بکاهد. در چنین شرایطى، سخنان منطقى و محترمانه همسر مىتواند اثبات نماید که: من در دفاع از حقّ تو کوتاهى نکردهام و آنچه مصلحت بوده و توان داشتم، در این رابطه انجام دادهام.
حضرت زهرا علیهاالسلام پس از رحلت رسول مکرّم اسلام صلىاللهعلیهوآله وقتى «فدک» را به ناحق از او گرفتند، براى دفاع از حقّ خویش و بازگرداندن حقّش نزد خلیفه وقت رفت؛ اما با ارائه استدلالهاى منطقى، موفّق نشد حقّ خود را بستاند، بنابراین با ناراحتى و تأثر شدید وارد منزل شد و اظهار ناراحتى نمود. حضرت زهرا علیهاالسلام شوهرش على علیهالسلام را مورد خطاب قرار داد و گفت:
«… هیچکس از من دفاع نکرد و از ظلم آنها جلوگیرى ننمود، خشمگین از خانه بیرون رفتم و پریشان و با شکست و افسردگى بازگشتم، و تو اینگونه پریشان نشستهاى! تو همان بودى که گرگان عرب را صید مىکردى و اکنون زمینگیر شدهاى! یا على! نه گویندگان را مانع هستى و نه یاوهگویان را دافع! اختیار از کفم رفته،… از اینکه با تو اینگونه سخن مىگویم نزد خدا عذر مىخواهم، خواه مرا یارى کنى، یا واگذارى! اى واى بر من در هر پگاه که تکیهگاهم از کف بیرون رفت و بازویم بىرمق گشت.»
على علیهالسلام با لحنى محترمانه همسر مهربانش را دلدارى داد و فرمود:
«ویل و واى بر تو مباد؛ بلکه واى بر دشمنان تو باد! اى دختر برگزیده خدا و یادگار نبوّت، از اندوه و غصّه دست بردار. به خدا سوگند! من در انجام وظیفه سستى نکردم و آنچه قدرت و توان داشتم، انجام دادم.»
حضرت على علیهالسلام آنچنان با خونسردى، متانت، دلجویى و احترام در برابر ناراحتى و شکوِه حضرت زهرا علیهاالسلام برخورد مىنماید، که حضرت فاطمه علیهاالسلام آرام مىگیرد و مىفرماید:
«خداوند مرا کفایت مىکند.»
و بدینگونه کار آنها را به خدا وامىگذارد و ساکت مىشود.2
على علیهالسلام همواره مواظب بود که از حزن و اندوه زهرا علیهاالسلام که بعد از پدر بزرگوارش بسیار زیاد شده بود، بکاهد. زهرا علیهاالسلام به پدرش پیامبر صلىاللهعلیهوآله علاقه زیادى داشت. حضرت مىفرمود: «پیراهن پدرم را به من بدهید.» و چون پیراهن را مىگرفت، آنقدر آن را مىبویید تا بیهوش مىشد. على علیهالسلام مىفرماید:
«پیامبر صلىاللهعلیهوآله را در پیراهنش غسل دادم و چون وضع زهرا علیهاالسلام را مشاهده کردم که با بوییدن آن پیراهن بیهوش مىشود، آن را پنهان نمودم.»3
حضرت على علیهالسلام خود درباره چگونگى برخورد با همسرش مىفرماید:
«به خدا سوگند! هرگز کارى نکردم که فاطمه خشمگین شود و او را به هیچ کارى مجبور نکردم… او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و برخلاف میل باطنى من، قدمى برنداشت.»4
براى به تصویر کشیدن بالاترین حدّ تکریمِ امام حسین علیهالسلام به فرزند و همسرش نیز اشعار آن حضرت بهترین شاهد است. آن حضرت در روز عاشورا در مورد همسرش «رباب» و دخترش «سکینه» مىفرماید:
لَعَمْرُکَ اِنَّنى لَاُحِبُّ داراً تَکُونُ بِها سَکینَةٌ و الرُّبابُ
اُحِبُّهُما وَ أبذُلُ جُلَّ مالى و لیس لِعاتِبٍ عندى عتابٌ
به جان تو سوگند! من خانهاى را دوست دارم که در آن سکینه و رباب باشند. من آنها را دوست دارم و عمده اموالم را مىبخشم به آنان و کسى را شایسته نیست مرا سرزنش کند.5
یارىِ همسر
از مسایلى که در زندگى مشترک زن و شوهر مطرح و در سعادت و خوشبختى و نشاط خانواده تأثیر به سزایى دارد، انجام کارهاى مربوط به زندگى و تأمینِ نیازها و انجام کارهاى خانه است. این مسئله اگر به صورت عادلانه و صحیح حلّ شود و هریک از زن و شوهر وظیفه خود را به خوبى انجام دهند، بسیارى از مشکلات پیش نخواهد آمد و صفا و صمیمیت در محیط خانواده حاکم خواهد شد. حضرت على و حضرت زهرا علیهماالسلام در آغاز زندگى مشترک براى تعیین مسئولیتشان در کانون خانواده، خدمت رسول خدا صلىاللهعلیهوآله رسیدند و از آن حضرت درخواست داورى نمودند. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله کارهاى درون خانه را برعهده حضرت فاطمه علیهاالسلام گذاشت و کارهاى بیرون خانه را به حضرت على علیهالسلام سپرد. فاطمه علیهاالسلام مىفرماید:
«جز خدا کسى نمىداند که من چه اندازه خوشحال شدم از اینکه کارهاى درون خانه به من واگذار شد و از کارهاى بیرون خانه و معاشرت و تماس با مردان معاف شدم.»6
در همین زمینه در سخنى از امام باقر علیهالسلام آمده است:
«فاطمه علیهاالسلام در خانه على علیهالسلام کارِ خانه؛ خمیر کردن، نان پختن و نظافت را به عهده گرفت. على علیهالسلام نیز کارهاى بیرون خانه را، مانند: آوردن هیزم و تهیه مواد خوراکى به عهده داشت.»7
على علیهالسلام به کارهاى بیرون خانه اکتفا نمىکرد بلکه در کارهاى خانه نیز شرکت مىجست. آن حضرت با علاقهاى که به زهرا علیهاالسلام داشت، به او کمک مىکرد. حضرت، عدس پاک مىنمود، خانه را جارو مىکرد و در دستاس کردن، همسرش را یارى مىنمود.
امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
«على علیهالسلام هیزم مىآورد، آب مورد نیاز خانه را تأمین مىکرد و خانه را جارو مىنمود. حضرت زهرا علیهاالسلام نیز آرد مىکرد، خمیر آماده مىنمود و نان مىپخت.»8
از برخى روایات استفاده مىشود که حضرت على علیهالسلام بعضى اوقات در کارهایى مانند تهیه آرد و آسیاب کردن نیز به کمک همسرش حضرت زهرا علیهاالسلام مىشتافت.
روزى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به خانه على علیهالسلام وارد شد، ناگاه مشاهده کرد دختر و دامادش با محبّت بىنظیر در کنار هم نشسته، و با همکارى به آرد کردن «جو» مشغولند.
پیامبر صلىاللهعلیهوآله خطاب به آنان فرمود:
اَیُّکُما اَعیى؛ کدام یک از شما خستهتر هستید، تا من به جاى او نشسته، کارش را انجام دهم؟
على علیهالسلام فرمود: اى رسول خدا! دخترت فاطمه، خستهتر است.
آن حضرت کنار دامادش نشست و با هم به دستاس کردن مشغول شدند.9
پرستارى از همسر
هنگامى که حضرت زهرا علیهاالسلام به سبب ستم و ضرب و شتمِ دشمنان، زمان ارتحالش فرا رسید، در رابطه با تشییع بدن مطهّر، محلّ دفن و چگونگى غسلش سفارشهایى به شوهرش على علیهالسلام کرد. آن حضرت نیز به همان وصیّت عمل نمود. به علاوه على علیهالسلام در هنگام بیمارى همسرش، مانند پرستارى دلسوز از او مراقبت مىنمود. امام سجّاد علیهالسلام از پدرش امام حسین علیهالسلام نقل مىکند:
وقتى حضرت زهرا علیهاالسلام بیمار شد، به على علیهالسلام سفارش کرد جریان کسالت او را به کسى خبر ندهد. على علیهالسلام نیز چنین کرد و کسى را در جریان کسالت زهراى اطهر علیهاالسلام قرار نداد و خود آن حضرت پرستارى و مراقبت از همسرش را به عهده گرفت و اسماء نیز به او کمک مىکرد. چون هنگام ارتحال فرا رسید حضرت زهرا علیهاالسلام به شوهرش سفارش کرد که او عهدهدار مراسم تجهیز و دفنش شود؛ شبانه او را دفن نماید و محلّ دفن را پنهان نگه دارد. على علیهالسلام نیز چنین کرد؛ اما پس از دفن آن حضرت، حزن و اندوه فراوان او را فراگرفت و اشکهاى مبارکش بر گونههایش جارى گردید. رو به مرقد مبارک پیامبر نمود و فرمود:
«السّلام علیک یا رسولاللّه، عنّى و عن ابنتکَ النّازلَةِ فى جوارک، و السّریعةِ اللحاق بِکَ، قل یا رسولاللّه عن صفیّتِکَ صبرى! وَ رَقَّ عنها تجلُّدى… فَلَقَدْ اُسْتُرْجِعتِ الودیعَةُ، وَ اُخِذَتِ الرَّهینَةُ، اَمّا حُزنى فسَرْمَدٌ وَ امّا لَیلى فَمُسَهَّدٌ…10؛ سلام و درود من بر تو اى رسول خدا! و از دختر عزیزى که پس از رحلت به سرعت به تو پیوست! اى پیامبر عزیز! در اثر مفارقت زهرا توانم، به ناتوانى و صبرم، به کمصبرى تبدیل گشت! اى نجات دهنده عالم هستى! امانت از من گرفته شد! امّا بدان که بعد از این، دیگر حزن و اندوه من همیشگى است، و شبها از فراق فاطمه خواب به چشمم نخواهد رفت!»